در سال های اخیر بحث تغییر در نظم جهانی، شرایط و دلایل این امر و الزامات آن برای کشورهای مختلف به یکی از مباحث جدی در عرصه مطالعات سیاست خارجی و روابط بین الملل تبدیل شده است. این تغییرات شامل حوزههای سیاسی، اقتصادی و فرهنگی در سطح جهانی است که باعث تغییر در نحوه تعامل کشورها با یکدیگر و همچنین تغییر در نحوه حل و فصل منازعات بین المللی میشود. اما نشانههای این تغییر در نظم سیاسی بین المللی چه هستند؟ و چگونه میتوان در کسب جایگاه مناسب در این نظم نوین موفق بود؟
در رابطهها با نشانهها میتوان به موارد زیر اشاره کرد:
- رشد قدرت چین و تحولات در آسیا: جهش چین به عنوان یکی از قدرت های اقتصادی و نظامی جهان، تغییرات بزرگی در نظم سیاسی جهان ایجاد کرده است. این تحولات شامل تحولات اقتصادی و نظامی تا حد بیشتر و فرهنگی در سطح محدودتر است.
- تحولات در منطقه غرب آسیا: رخدادهای اثرگذار این منطقه، از جمله جنگهای نیابتی پر هزینه در سوریه و یمن و ناکامی ابرقدرتهای جهانی در برخورد با آنها، حرکت کشورهای عربی حوزه خلیج فارس به سمت سیاست خارجی مستقل و عملگرایانه، پایداری و مقاومت جمهوری اسلامی ایران در برابر تحریم های بی سابقه و همه جانبه آمریکا و بی اثر کردن نسبی این تحریم ها، پیشرفت های چشمگیر ایران در حوزه پهبادی و موشکی و مواردی از این دست، از جمله تحولات مهمیبوده اند که بر جایگاه و پرستیژ ابرقدرت ها در نظام جهانی، شیوههای سنتی حل و فصل منازعات و ماهیت نظام بین الملل تأثیرات جدی داشته اند.
- تغییرات در روابط بین المللی؛ از جمله ناکامی قدرت های بزرگ در مواجهه با برجام، انشقاق در اتحادیه اروپا با خروج انگلیس از این اتحادیه، پیشتازی چین در عرصههای اقتصادی، خیزش روسیه برای بازیگری فعال و کنشمند در مناطق استراتژیک نیز از دیگر عواملی هستند که به تغییر در نظم جهانی کمک کرده اند.
در چنین شرایطی جمهوری اسلامی ایران به عنوان یک قدرت منطقه ای که هم در تغییر نظم بین المللی حاکم اثرگذار بوده و هم از تبعات این تغییر تأثیر میپذیرد، باید از آمادگی لازم برای مواجهه کنشمند و نقش آفرینی در این تحولات برخوردار باشد.
هر چند ایران به عنوان یکی از کشورهای با تاریخچه و فرهنگ بسیار قدیمی و با تواناییهای اقتصادی، نظامی و فرهنگی قابل توجه، همچنان جایگاه مهمی در نظم بین المللی دارد، اما حفظ و ارتقای این جایگاه منوط به عوامل مختلفی مانند مدیریت هوشمندانه توسعه سیاسی و اقتصادی در عرصه داخلی و تدوین سیاست خارجی پویا، چند جانبه و عزت مند در عین توجه به واقعیات و در نظر گرفتن مقدورات و محذورات کشور است. در این راستا جانمایی ایران در نظم نوین جهانی، مستلزم اقدامات زیر است:
- توسعه اقتصادی و سیاسی: در گام نخست باید به این قضیه توجه داشت که نقش آفرینی مؤثر در تحولات منطقه ای و اثر گذاری جهانی مستلزم برخورداری کشور از پشتوانههای قدرتمند مردمی در عرصه داخلی است و این شرایط مهیا نمیشود جز با پیشرفت در عرصه اقتصاد و سیاست. از این رو برای برخورداری از جایگاه مناسب در نظم جدید جهانی، ایران باید تواناییهای خود را در حوزههای اقتصادی توسعه داده، ضمن بهره گیری از امکانات و ظرفیت های داخلی، به دنبال جذب سرمایه گذاران خارجی و توسعه همکاریهای مشترک با شرکت های خارجی نیز باشد. در عرصه سیاسی هم لازم است سخن بنیانگذار انقلاب مبنی بر اینکه «میزان رأی ملت است»، همواره در گفتار و عمل تصمیم گیران و مجریان مورد توجه قرار بگیرد و از این مسیر، سرمایه اجتماعی و پشتوانه مردمی نظام سیاسی تقویت شود.
- تصویر سازی مثبت از خود در منطقه و جهان: در چند دهه اخیر، یکی از سیاست های جدی دشمنان و رقبای منطقه ای و بین المللی ایران ترویج سیاست ایران هراسی و ارائه تصویری خطرناک و بر هم زننده نظم و ثبات در منطقه و جهان بوده است. سیاستی که بعد از پیمان ابراهیم و با تلاش های اسرائیل برای تغییر توجهات دولت ها و ملت های عرب از سمت خود به سوی ایران، نیز تشدید شده است. در این راستا، به منظور ایفای نقش مؤثر در نظم نوین جهانی، لازم است ایران با تمرکز بر قدرت نرم و دیپلماسی رسانه ای و عمومی، تصویر یک کشور مسئولیت پذیر و ضامن صلح و امنیت را از خود به نمایش بگذارد و بکوشد نقش میانجی و واسط در پایان دهی به همه جنگها و تنشها را برای خود تعریف کند.
- تقویت روابط بین المللی: ایران باید با تنوع بخشی در سیاست خارجی و پرهیز از وابسته شدن به یک یا چند کشور محدود در غرب یا شرق، روابط خود با کشورهای مختلف تقویت کند و بازارهای جدیدی برای صادرات کالاها و خدمات تولیدی خود بیابد.
- همکاری با سازمانهای بین المللی: ایران باید با سازمانهای بین المللی به عنوان بازیگران مؤثر غیر دولتی همکاری کند با حضور مؤثر در این سازمانها، در حل مسائل بین المللی، اثرگذار و نقش آفرین باشد.
به طور کلی، میتوان گفت قرار گرفتن در زمره طراحان و شکل دهندگان به نظم جدید بین المللی نیازمند برخورداری توأمان از ابزارهای قدرت سخت و نرم است و از این رو جمهوری اسلامی ایران نیز برای دستیابی به جایگاهی شایسته در نظم نوین باید به طور همزمان به تقویت عناصر قدرت سخت و نرم خود بپردازد و البته با توجه به نقش انگارهها، هنجارها و تصاویر ذهنی، لازم است بیش از هر چیز به دنبال اقتدار و نفوذ نرم در عرصه داخلی، منطقه ای و جهانی باشد.
محمد مهدی مظاهری، استاد دانشگاه
(مسئولیت محتوای مطالب برعهده نویسندگان است و بیانگر دیدگاههای مرکز مطالعات سیاسی و بینالمللی نیست)