رقابت هگزاگونال در آسیای مرکزی

تداوم بحران در غرب آسیا و منازعه در اوکراین، تغییرات مهمی را در ژئوپلیتیک مناطق پیرامونی و محور اورآسیا موجب شده است و این یکی از قابل مشاهده‌ترین و پر سر و صدا‌ترین وضعیت‌ها،با اندکی فاصله، در آسیای مرکزی است.
۶ اردیبهشت ۱۴۰۴
مشاهده ۲۸۳
علی بمان اقبالی زارچ

تداوم بحران در غرب آسیا و منازعه در اوکراین، تغییرات مهمی را در ژئوپلیتیک مناطق پیرامونی و محور اورآسیا موجب شده است و این یکی از قابل مشاهده‌ترین و پر سر و صدا‌ترین وضعیت‌ها،با اندکی فاصله، در آسیای مرکزی است. منطقه‌ای که نقش مهمی در سیر تاریخی و تمدنی جهان و دو قاره آسیا و اروپا داشته ولی حداقل در قاره سبز بسیار شناخته شده نمی‌باشد. آسیای مرکزی به طور کلی شامل 5 کشور قزاقستان، قرقیزستان، تاجیکستان، ترکمنستان و ازبکستان است که دارای منابع طبیعی و معدنی قابل توجه بوده و موزائیکی از اقوام و ملل مختلف محسوب می‌شود. اگرچه تعدادی از آنها از نظر قومی ‌به عنوان کشورهای ترک تبار و از نظر دینی، به واسطه دین اسلام با  هم مرتبط بوده و تا حد زیادی سرنوشت ژئوپلیتیکی یکسانی در  قرن بیستم داشتند؛ ولی  سقوط اتحاد جماهیر شوروی و دوره پس از آن موجب متمایز کردن آنها در برخی سطوح گردید. موضوع مهم دیگر استقرار ترامپ در کاخ سفید است که با رویکرد متحول نمودن هنجارها و رویه‌های بین‌المللی و بین دولت‌ها، دنیا را با شرایط جدید مواجه نموده است. در حال حاضر شش  بازیگر اصلی ژئوپلیتیک، یعنی روسیه، چین ، اتحادیه اروپا و ایالات متحده آمریکا، به اضافه جمهوری اسلامی ایران و ترکیه، مزیت خاصی در رابطه با کشورهای آسیای مرکزی دارند که به اختصار به آن پرداخته می‌شود.

فدراسیون روسیه

این کشور بازیگر مسلط در این منطقه برای چندین قرن بوده است؛ چرا که  کشورهای آسیای مرکزی  بخشی از اتحاد جماهیر شوروی بودند و برخی رویدادهای جاری مانند تحولات سال گذشته در قزاقستان نشان داد که مسکو همچنان نقش برتر و تعیین‌کننده داشته و در صورت لزوم در منطقه ایفای نقش می‌نماید. همچنین از نظر ابعاد هویتی و فرهنگی نیز نقش روسیه در این منطقه بسیار قوی است. الفبای سیریلیک به زبان روسی و اقلیت‌های مهم روسی را در بر می‌گیرد. از سوی دیگر باید توجه داشت که روابط نظامی، اقتصادی، سیاسی و امنیتی و زیرساخت‌ها به کرملین وابسته بوده و این کشورها جایگاه مهمی ‌بین چین و روسیه دارند. البته در شرایط جاری بر کسی پوشیده نیست که نفوذ و تأثیرگذاری روسیه تحت آثار بحران در پیرامون دریای سیاه  تا حدودی کاهش یافته و بر نقش رقبای دیگر به ویژه چین، آمریکا، اتحادیه اروپا، ترکیه، ایران و حتی کشورهای خلیج فارس افزوده شده است. به نظر می‌رسد در شرایط جدید و امکان مصالحه در درگیری‌ها در اوکراین، به زودی شاهد حضور پررنگ‌تر روسیه در آسیای مرکزی در ابعاد مختلف ژئوپلیتیک و ژئواکونومیک خواهیم بود. موضوع مهم این که روسیه همچنان مقصد اصلی کارگران مهاجر از کشورهای آسیای مرکزی است. هر ساله صدها هزار شهروند آسیای مرکزی حتی در مواجهه با شرایط سخت اقتصادی، برای کار به روسیه سفر می‌کنند. سپس میلیاردها دلار به کشور خود حواله می‌کنند. چین به دلایلی، به ‌ویژه به دلیل ترس از بی‌ثباتی اجتماعی، نمی‌تواند و قصد ندارد جایگزین روسیه در جذب جریان‌های مهاجرتی شود.

چین

این کشور به عنوان بزرگترین صادرکننده و واردکننده جهانی مزیت‌های خاص  اقتصادی، نظامی، جمعیتی در آسیای مرکزی داشته و ظرفیت سرمایه‌گذاری چین در قابل ابتکار یک کمربند و یک راه بسیار اغواگر می‌باشد. در عین حال که طرفین دارای یک تاریخ مشترک بسیار قدیمی، تعداد قابل توجه اقلیت قومی و روابط اقتصادی ریشه‌دار هستند که به راحتی حذف‌شدنی نیستند و جاده ابریشم نیز عنصر مهمی است که از این منظر به آنها هویت مشترک می‌بخشد. کشورهای آسیای مرکزی از دیدگاه‌های متعدد برای چین اهمیت ویژه‌ای دارند و این کشور به دنبال تقویت نفوذ خود در منطقه با هدف تأمین امنیت مرزهای غربی خود در برابر گروه‌های شبه‌نظامی اسلام‌گرا، تضمین واردات انبوه انرژی و حفظ بازار  برای کالاهای چینی در کنار امکان سرمایه‌گذاری در زیرساخت‌ها می‌باشد. شایان ذکر است اداره کل گمرک چین اعلام کرد که گردش مالی کشورهای آسیای مرکزی با این کشور در سال گذشته میلادی بالغ بر 94.8 میلیارد دلار بوده که 5.4 میلیارد دلار بیشتر از سال 2023 است. قزاقستان با بیش از 46 درصد (43.8 میلیارد دلار)، موقعیت اول را در فهرست مبادلات تجاری با چین در میان کشورهای منطقه آسیای مرکزی به خود اختصاص داده است. حجم باقی‌مانده گردش مالی چین با کشورهای مرکزی بدین شرح است: قرقیزستان 22.7 میلیارد دلار (24 درصد)، ازبکستان 13.7 میلیارد دلار (14.5 درصد)، ترکمنستان 10.6 میلیارد دلار (11 درصد) و تاجیکستان 3.8 میلیارد دلار (4 درصد).

ترکیه

نقش برتر این کشور به بهره‌مندی از  جامعه قومی ترک با اشتراکات دینی و فرهنگی بر می‌گردد. همچنین ترکیه از طرفی حضور گسترده اقتصادی در این کشورها داشته و در ردیف سرمایه‌گذاران برتر در این جمهوری‌ها می‌باشد؛ البته تحولات در سوریه و به قدرت رسیدن جولانی در این کشور نوعی احساس قدرت بیشتر در محور ترکی ایجاد نموده است و از طرف دیگر آنکارا به عنوان‌ هاب منطقه‌ای انرژی نقش مهمی در صادرات انرژی آسیای مرکز دارد. در عین حال که حمایت سیاسی این کشور عامل توازن در روابط این جمهوری‌ها با چین و روسیه بوده است، روابط با ترکیه برای قزاقستان و ازبکستان و سایر کشورهای آسیای مرکزی در درجه اول به دلیل دسترسی به بازارهای غربی در کنار حمایت از چندجانبه‌گرایی و در مرحله بعد همکاری گسترده نظامی و امنیتی بسیار مهم می‌باشد؛ همچنین  تعاملات گردشگردی طرفین نیز بسیار قابل توجه است.

 آمریکا

سیاست این کشور در منطقه بیشتر بر رصد تحولات و بهره‌گیری از این جمهوری‌ها در بالانس روابط با مسکو و پکن متمرکز می‌باشد. همچنین واشنگتن نگاه ویژه‌ای به همکاری‌های نظامی و امنیتی با دولت‌های آسیای مرکزی دارد. البته پس از بحران اوکراین توجه واشنگتن به این منطقه افزون شده است. سفر آنتونی بلینکن به قزاقستان و ازبکستان در سال‌های قبل در این راستا قابل تحلیل می‌باشد. با این حال، رویکرد دیپلماتیک ایالات متحده در قبال آسیای مرکزی از سال 2015 در پلتفرم دیپلماتیک موسوم به C5+1 قزاقستان، قرقیزستان، تاجیکستان، ترکمنستان، ازبکستان به علاوه آمریکا تجسم یافته است.

اتحادیه اروپا

در سال‌های اخیر، اتحادیه اروپا نگاه ویژه‌ای را به این منطقه به عنوان بازار بکر مصرف و منابع قابل توجه انرژی فسیلی و انواع مختلف معادن معطوف نموده است و در عین نوعی همکاری منفک کشورهای قاره سبز با دول آسیای مرکزی، نهاد اتحادیه نیز برنامه جامع همکاری با این منطقه را دنبال می‌نماید و در همین راستا در مارس 2025 اجلاس سران 5 کشور آسیای مرکزی با اتحادیه برگزار گردید که طی آن سند جامع همکاری دو جانبه در چهار محور و چند موافقتنامه در مورد کمک 13 میلیارد دلاری بروکسل به 5 کشور هدف و همچنین تأییدیه 10 میلیارد دلار سرمایه‌گذاری بانک‌های اروپایی در آسیای مرکزی به امضا رسید.

جمهوری اسلامی ایران

روابط کشورمان با جمهوری‌های آسیای میانه علیرغم اشتراکات فرهنگی و تمدنی در دوره پسا فروپاشی چند مرحله مختلف را تجربه نموده است و از ظرفیت‌های قابل توجه بسط و گسترش روابط استفاده حداکثری نشده است. بر کسی پوشیده نیست که ایران توانمندی مهمی در صدور خدمات فنی و مهندسی و تأمین کالاهای مصرفی این کشورها و به ویژه در بخش ترانزیت انرژی و کالا دارد و به نظر می‌رسد در دو سال گذشته اقدامات قابل توجهی با هر پنج جمهوری به خصوص پس از عضویت کشورمان در پیمان شانگهای صورت پذیرفته که سفر رییس جمهور به اکثر این کشورها و سفر مقامات عالیرتبه این جمهوری‌ها و افزایش قابل توجه حجم مبادلات در کنار تقویت تعاملات دفاعی و امنیتی، نمادهای مهم آن می‌باشد.

 در یک جمع‌بندی اجمالی باید گفت که که جمهوری‌های آسیای میانه علیرغم اشتراکات قابل توجه دارای صدای واحدی نبوده و به نوعی در رقابت غیراعلامی ‌به سر می‌برند و بیشتر در فرایند محک نوع تعامل با بازیگران مهم مذکور مشغولند؛ البته قزاقستان و ازبکستان در تعامل با کشورهای غربی فعال‌تر هستند. این منطقه به تعادل و ثبات امیدوارکننده نرسیده است و در حال حاضر همه این دول یک نگرانی مشترک در موضوع افراطی‌گری و تروریسم حاصل از خروج آمریکا از افغانستان دارند و گزینه همکاری به ویژه با روسیه، چین و جمهوری اسلامی ایران در کنار ترکیه در روند تغییر نظم جهانی و منطقه‌ای می‌تواند در دفع نگرانی‌های چند وجهی این کشورها و تأمین ثبات و آرامش منطقه مؤثر باشد.

علی بمان اقبالی زارچ، رئیس گروه مطالعات  اورآسیا

 (مسئولیت محتوای مطالب برعهده نویسندگان است و بیانگر دیدگاه‌های مرکز مطالعات سیاسی و بین‌المللی نیست) 

متن دیدگاه
نظرات کاربران
تاکنون نظری ثبت نشده است
بالکان از دیرباز منطقه‌ای بوده است که با رقابت‌ها، تنش‌های سیاسی و اختلافات تاریخی حل نشده مشخص شده است. روایات ملی‌گرایانه، عدم تحمل قومی و مذهبی و ادعاهای سرز...
در حالی که جهان در سال ۲۰۲۵ میلادی متمرکز بر دو بحران ارکانی در غزه و اوکراین بود، تحولات در سوریه و سقوط برق آسای حاکمیت اسد توجه عرصه بین الملل را به تحولات س...