بخشی از جنگ روایت‌ها در موضوع بازپس‌گیری تایوان؛ روایت تاریخی یا اقتصادی؟

در جنگ تجاری چین و آمریکا، ایالات متحده از سال ۲۰۲۲ محدودیت‌های شدیدی بر صادرات تراشه‌های پیشرفته مانند کارت‌های گرافیکی مورد نیاز هوش مصنوعی از شرکت‌های انویدیا (Nvidia) و ای‌ام‌دی (AMD) به چین اعمال کرد تا پیشرفت این کشور را در حوزه مذکور و محاسبات پیشرفته محدود سازد.
۱۹ مهر ۱۴۰۴
مشاهده ۱۳۷
مهدی سلامی
کارشناس مرکز مطالعات سیاسی و بین‌المللی

در جنگ تجاری چین و آمریکا، ایالات متحده از سال ۲۰۲۲ محدودیت‌های شدیدی بر صادرات تراشه‌های پیشرفته مانند کارت‌های گرافیکی مورد نیاز هوش مصنوعی از شرکت‌های انویدیا (Nvidia) و ای‌ام‌دی (AMD) به چین اعمال کرد تا پیشرفت این کشور را در حوزه مذکور و محاسبات پیشرفته محدود سازد. این محدودیت‌ها در سال ۲۰۲۵ تشدید شد؛ برای مثال، در ماه مارس ۲۰۲۵، دولت ترامپ ده‌ها نهاد چینی را به لیست سیاه اضافه و صادرات نرم‌افزارهای طراحی تراشه را محدودتر کرد. با این حال، در جولای ۲۰۲۵، آمریکا به عنوان نشانه‌ای از "آتش‌بس تجاری" موقت، برخی محدودیت‌ها را با شرایطی رفع کرد که بازتاب خبری گسترده‌ای در دنیای فناوری داشت. این رفع مشروط نشان‌دهنده تلاش برای تعادل بین امنیت ملی و منافع اقتصادی است؛ با این حال پکن این موضوع را به شکل دیگری مورد بررسی قرار داده است.


درست اندکی پس از رفع مشروط برخی محدودیت‌های دولت آمریکا در خصوص تراشه‌های پیشرفته، چین (که مدت‌ها در پی واردات آنها جهت استفاده در حوزه هوش مصنوعی بود) اینبار از طرف خود محدودیت‌هایی بر واردات آنها اعمال کرد! آنها حتی نمایندگان شرکت‌های وارد‌کننده را احضار و خواهان توضیح در خصوص برخی شایعات در خصوص چیپ‌های وارد شده به چین بودند. طبق این شایعات، چیپ‌های واردشده به چین دارای قابلیت ردیابی و همچنین خاموش شدن از راه دور بوده است. در اوت ۲۰۲۵، دولت چین به شرکت‌های فناوری هشدار داد که خرید چیپ‌های مدل H20 شرکت انویدیا (نسخه‌ای که صرفاً مختص ورود به بازار چین و دارای برخی محدودیت‌ها نسبت به دیگر کشورهاست) را با استناد به دلایل امنیت ملی و همچنین جلوگیری از "وابستگی به فناوری خارجی" بدون اخذ مجوزهای امنیتی مربوطه متوقف کنند. این اقدام بخشی از راهبرد " گردش دوگانه" (Dual Circulation) چین است که بر تقویت تولید داخلی تأکید دارد. پکن به درستی نگران است که سخت‌افزارهای حیاتی، به ویژه آنهایی که در مراکز حساس نظامی و زیرساختی استفاده می‌شوند، ممکن دارای "درهای پشتی" (Backdoor) باشند که توسط آمریکا قابل استفاده باشد. این نگرانی پس از افشایی‌های ادوارد اسنودن و تشدید جنگ تجاری، بسیار جدی‌تر شده است. دولت چین اعلام کرده که در حال تولید چیپ‌های مشابه با قابلیت‌های ۷ نانومتری یا حتی ۵ نانومتری بدون نیاز به فناوری آمریکایی است. برای مثال، شرکت‌هایی مانند هوآوی و SMIC با سرمایه‌گذاری ۴۷ میلیارد دلاری در ۱۰ سال گذشته، خطوط تولید "غیرآمریکایی‌شده" راه‌اندازی کرده‌اند. این پیشرفت‌ها نه تنها وابستگی به واردات را کاهش می‌دهد، بلکه سیگنالی قوی مبنی بر اینکه چین دیگر به زنجیره‌های تأمین غربی یا تایوانی وابسته نیست به جهان ارسال می‌کند.

انگیزه اقتصادی یا سرزمینی؟
مدت‌هاست که غرب (به ویژه آمریکا) چین را متهم می‌کند که تمایل به "بازپس‌گیری" تایوان عمدتاً به دلیل دسترسی به زنجیره صنعت نیمه‌رساناهاست که حدود 60 درصد کل بازار تراشه‌ها و ۹۰ درصد تراشه‌های پیشرفته جهان را تولید می‌کند و آینده فناوری و اقتصاد جهان بر روی آن استوار است. این "سپر سیلیکونی"، تایوان را به یک دارایی راهبردی تبدیل کرده که برای اقتصاد جهانی بسیار ارزشمند است. با این حال چین بارها تأکید کرده که ادعایش بر تایوان "تاریخی و سرزمینی" است، نه اقتصادی؛ برای مثال، در بیانیه‌های رسمی ۲۰۲۵، پکن اذعان داشته که "تایوان بخشی جدایی‌ناپذیر از خاک چین است و نیازی به «فتح» آنچه از قبل چینی است، ندارد". این روایت در پست‌های رسانه‌های اجتماعی چینی و بحث‌های عمومی نیز تکرار شده است.
اقدامات اخیر چین در صنعت نیمه‌رساناها مانند هشدارهای وارداتی در کنار پیشرفت‌های داخلی دقیقاً می‌تواند قسمتی از ضد روایت علیه روایت غالب جبهه غرب باشد؛ بازگرداندن روایت چینی که «ما به TSMC نیاز نداریم؛ حمله به تایوان به هیچ وجه اقتصادی نبوده، بلکه تاریخی است». این رویکرد دوگانه است: از یک سو، فشار نظامی و خاکستری (مانند مانورهای دریایی در تنگه تایوان در ۲۰۲۵) را حفظ می‌کند، و از سوی دیگر با خودکفایی فناورانه، ریسک‌های اقتصادی حمله را برای خود (در صورت برهم خوردن بازار جهانی) کاهش داده و روایت «تهدیدکننده اقتصادی» را تضعیف می‌کند. برخی تحلیل‌گران اشاره کرده‌اند که محدودیت‌های آمریکا در واقع پیشرفت چین را تسریع نموده و این استقلال، ادعای تایوان را "کمتر اقتصادی" جلوه می‌دهد.

جمع‌بندی: راهبرد هوشمندانه چندلایه
این اقدامات پکن را می‌توان از دیدگاه نوعی تاکتیک دو وجهی تحلیل کرد: 1- تأکید بر استقلال صنعت نیمه‌رساناها نه تنها وابستگی به آمریکا یا تایوان را کاهش می‌دهد، بلکه روایت غربی مبنی بر "انگیزه اقتصادی برای حمله به تایوان" را خنثی می‌کند و 2- ادعای پکن را به حوزه "تاریخی-سرزمینی" محدود می‌سازد.
بنابراین، این موارد نه تنها در کنار یکدیگر قابل تحلیل است، بلکه بخشی از یک پازل بزرگتر برای نمایش "خوداتکایی راهبردی" چین و جدی‌بودن آن در مورد اهداف حاکمیتی‌اش، به ویژه در مورد تایوان، می‌باشند. البته که دستیابی به برابری فناورانه با پیشرفته‌ترین سطوح جهانی سال‌ها زمان خواهد برد، اما جهت حرکت چین کاملاً مشخص است.

مهدی سلامی، کارشناس مرکز مطالعات سیاسی و بین‌المللی

(مسئولیت محتوای مطالب برعهده نویسندگان است و بیانگر دیدگاه‌های مرکز مطالعات سیاسی و بین‌المللی نیست) 

متن دیدگاه
نظرات کاربران
تاکنون نظری ثبت نشده است
سازمان همکاری شانگهای ده کشور عضو و ۱۶ کشور ناظر یا شریک را گرد هم آورده و تقریباً نیمی از جمعیت جهان و سهم قابل توجهی از تولید ناخالص داخلی جهانی را نمایندگی م...
امروزه کسب جایگاه برتر در موضوع قدرت نرم، آنچنان ارزش بالایی دارد که احتمالاً بسیاری از بازیگران بین‌المللی آن را بر تفوق در قدرت سخت ترجیح می‌دهند.