اَپِک (همکاری اقتصادی آسیا–اقیانوسیه APEC) مجمعی غیردولتـی از ۲۱ اقتصادِ دو سوی اقیانوس آرام است که از اوایل دهه ۱۹۹۰ برای تسهیل تجارت، استانداردسازی مقررات و پیوند زنجیرههای تأمین شکل گرفت؛ اما امروز با پرسش بنیادین روبهروست: در دورهای که رقابت راهبردیِ آمریکا و چین، جنگ تعرفهها و کنترلهای فناورانه، تنشهای دریای چین جنوبی و تحریمهای روسیه امنیت را بر اقتصاد مقدم کردهاند، اَپِک تا چه حد میتواند فراتر از گفتوگوهای نمادین عمل کند و نقش واسطِ مؤثری برای کاهش اصطکاکها و حفظ جریان سرمایه و فناوری ایفا کند؟
این هفته دو چهره مطرح دانشگاهی روابط بین الملل ، در نشستی در سئول کرهجنوبی ، تصویری هشداردهنده از چهارچوب سیاسی اقتصاد جهانی ترسیم کردند: بازگشتِ رقابت قدرتهای بزرگ، فضای مانور اپک را برای شکل دادن به آینده منطقه کم کرده است.
جان میرشایمر (John J. Mearsheimer) ، استاد علوم سیاسی دانشگاه شیکاگو، در «فوروم دانش جهانی» در سئول گفت جهان از "لحظه تکقطبی" پساجنگ سرد بهطور قاطع وارد عصر چندقطبی شده که در آن آمریکا و چین بازیگران مسلطاند و روسیه نیز قدرت بزرگ سوم است. به گفته او، کشورها در حال پیوستن به این قطب های رقیب اند و نهادهای بین الملی فراگیر قبلی، بی رمق و کماثر شدهاند. او با این گزاره جمعبندی کرد که "امنیت همیشه بر اقتصاد تقدم دارد"؛ بنابراین، اَپِک مانند سازمان تجارت جهانی (WTO) دیگر نفوذ دو دهه پیش را نخواهد داشت.
رابین نیبْلِت (Robin Niblett)، مدیر پیشین چتم هاوس، با کلیت این گزاره موافق بود، اما برای نقش سازنده اَپِک . فضای بیشتری قایل بود او اپک را «بازماندهای» از جهانیسازی دهه ۱۹۹۰—دورانی با منطق «منافع مطلق»—توصیف کرد که اکنون با «جنگ سردی جدید» که همزمان اقتصادی، نظامی، فناورانه و ایدئولوژیک است تلاقی کرده. از آنجا که اَپِک میزبان واشنگتن و پکن، همچنین تایوان ، روسیه و متحدان معاهدهای آمریکا چون ژاپن، استرالیا و کرهجنوبی است، بسیاری از چالش های امروز مستقیماً از دل آن میگذرد .
از خوشبینی دوران تکقطبی تا توازن جدید
میرشایمر در تشریح گذار از دو بلوک جنگ سرد، به نظم لیبرالِ تحت رهبری آمریکا در دهه ۱۹۹۰ و سپس به وضعیت چالش برانگیز امروز پرداخت. او گفت نهادهایی چون اَپِک "مجموعهای از قوا" هستند که زمانی اثرگذار میشوند که یک قدرت مسلط پشتوانهشان باشد. با ظهور دو رقیب سنگینوزن که قواعد خود را مینویسند—از گسترش بریکس و سازمان همکاری شانگهای تا ابتکار کمربند و راه و همترازیهای تازه در آسیا—نتیجه، شکلگیری سیستمهای موازی است که امنیت را بر ارتباطات بیشتر ترجیح میدهند. در چنین جهانی "اَپِک هنوز هست" ،اما به "سازمانی کمرمق" بدل میشود و بلوکهای تحت رهبری آمریکا و چین نتایج را رقم میزنند.
نمونه مهمتر ، سازمان تجارت جهانی است ؛ نهادی که واشنگتن در اوایل دهه ۲۰۰۰ و هنگام پیوستن چین پیشگامش بود. امروز، به گفته او، این سازمان «به قهقرا رفته» و قربانی بازگشت سیاست قدرت و رقابت صنعتی شده است—این سخن در سالن همهمه برانگیخت.
تعرفهها، کنترل فناوری و پایان همکاری گسترده با چین
نیبلت کانون تنشهای امروز را تجارت و فناوری دانست. کنترلهای صادراتی آمریکا بر ریزتراشههای پیشرفته و تجهیزات مرتبط و در مقابل، محدودیتهای چین بر مواد معدنی حیاتی، تأمینکنندگان و تولیدکنندگان کرهای تراشه تا شرکتهای ژاپنی و هلندی تجهیزات را درگیر این بازی جدید کرده است. به باور او این فشار همچنین به مراکز داده و دیگر حوزههای با “کاربرد دوگانه” نیز سرایت میکند. دفترچه راهنمای قدیمیشرکتها (تولید در چین و در جنوبشرق آسیا ) اکنون در واشنگتن "دور زدن" تلقی میشود و با موجی از تعرفهها مواجه میشود. او گفت: "بیاعتمادی به جهانیسازی، اَپِک را هم فرسوده کرده است “.
کانونهای بحران امنیتی این فشار را تشدید میکند: چین و فیلیپین (هر دو عضو اَپِک) بارها در دریای جنوبی چین درگیر شدهاند؛ تایوان در «خط مقدم» تنش آمریکا–چین است؛ و روسیه، عضو دیگر اَپِک، با تحریم برخی اعضا روبهروست. نیبلت پیشنهاد کرد اَپِک آینه همین رقابت بزرگ است، اما میتواند پلی کوچک هم باشد؛ اگر رهبران از اجلاسهای آن برای تنشزدایی بهره بگیرند همچون دیدار بایدن–شی در حاشیه اَپِک ۲۰۲۳.
آیا فضای مانور برای قدرتهای میانی است
در پاسخ به اینکه کشورهایی مانند کرهجنوبی در فضای انتخابهای محدود چگونه حرکت کنند، میرشایمر صریح بود: "قدرتهای بزرگ نظم را میسازند و نگه میدارند" و دولتهای کوچک واقع در خط مقدم مجال چندانی برای تکروی ندارند بهویژه وقتی با امریکای "سختگیر" همپیمان باشند که منافع خود را پی میگیرد. او افزود جغرافیا دست سئول را بسیار بیش از شریکان دوردست آمریکا مانند استرالیا میبندد.
توصیههای نیبلت عملگرایانهتر بود: او به سئول توصیه کرد با همسویی در کنترلهای فناوری، دسترسی ترجیحی به بازار آمریکا و متحدان را قفل کند؛ با وجود «دردسرهای آغازین» در پروژههای بزرگ، سرمایهگذاری قابل اتکا در آمریکا را افزایش دهد؛ و در حوزههایی مانند نیروگاههای هستهای غیرنظامی، در اقصی نقاط جهان با شرکتهای آمریکایی تیم شود تا با پیشنهادهای چینی رقابت کند. همزمان، کرهجنوبی باید در نرم سازی از کارگروههای انرژی و دیجیتال اَپِک تا مشارکت جامع اقتصادی منطقهای (RCEP) سرمایهگذاری کند تا مبادلات عادی خود را حفظ کند .
مدیریت تنش با نگاهی محتاطانه اما امیدوار و اشاره ای به ایران
آیا میتوان این رقابت را کاهش داد ؟ به گفته میرشایمر، بازدارندگی هستهای به واشنگتن و پکن انگیزهای نیرومند برای مدیریت بحرانها میدهد (حتی اگر سیاست قدرت کلاسیک همچنان بی رحمانه باقی بمانند). او یک نکته روشن اما مشروط افزود: با درگیری عمیق آمریکا در اروپا و خاورمیانه، واشنگتن دستکم در کوتاهمدت انگیزه دارد از در گیری در جبهه سوم در شرق آسیا پرهیز کند.
در این میان او به ایران نیز اشاره کرد : ایالات متحده در جنگهای خاورمیانه عمیقاً درگیر است، عمدتاً بهدلیل اتحادمان با رژیم صهیونیستی. و همانطور که میدانید، احتمال قابلتوجهی وجود دارد که در پاییز وارد جنگ با ایران شویم. افزون بر این، ما در جنگ اوکراین نیز بهشدت درگیر هستیم.
نیبلت یادآور شد که بلوک بندیهای امروز کم انگیزه تر از بلوکهای خشکِ جنگ سردند. اعضای بریکس و سازمان همکاری شانگهای نسبت به پیوستن به اردوگاه ضدغرب مرددند، و شریکان آمریکا در اروپا و آسیا هم در حال آزمودن چارچوبهای دفاعی و تجاری خود هستند. این سیالیت ، بهگفته او، میتواند برای قدرتهای میانی فضایی فراهم کند تا همکاریهای عمل (بر سر شبکههای برق، استانداردهای سبز و قواعد زنجیره تأمین )را توسعه دهند؛ حتی وقتی ابرقدرتها در حال زورآزماییاند.
اگر اجماعی در سئول شکل گرفته باشد، این است: مهمترین نقش اپک در سالهای پیشرو این است: باز نگهداشتن کانالها، پیشبرد استانداردهای فنی و خریدِ زمان تا زمانی که توازن سختتر ژئوپلیتیک جا بیفتد. در جهانی که «امنیت بر اقتصاد میچربد»، شاید این بلندپروازانهترین مأموریت هر نهادی باشد.
این گزارش بر پایه نشست «آینده نظم ژئواقتصادی جهانی» با حضور جان میرشایمر و سِر رابین نیبلت و با اجرای هنریهاگارد، در فوروم دانش جهانی موسوم به داووس آسیا در سئول تهیه شده است.
(مسئولیت محتوای مطالب برعهده نویسندگان است و بیانگر دیدگاههای مرکز مطالعات سیاسی و بینالمللی نیست)