توافق اخیر آمریکا و عربستان، فصلی تازه در مهندسی امنیت منطقهای گشوده است؛ توافقی که فراتر از یک همکاری دوجانبه، با هدف بازتعریف موازنههای ژئوپلتیک در خاورمیانه طراحی شده و پیامدهای گستردهای برای آینده نظم منطقهای، جایگاه ایران، نقش اسرائیل و جهتگیریهای راهبردی کشورهای عربی به
همراه دارد. این یادداشت با بررسی اهداف و پیامدهای کلیدی این توافق، نشان میدهد چگونه واشنگتن و ریاض در پی بازسازی معماری امنیتی خلیج فارس، مدیریت رقابتهای قدرتهای بزرگ و شکلدهی به ائتلافهای جدید در برابر تغییرات شتابان ژئوپلتیک هستند.
۱) حفظ و تقویت جایگاه ژئوپلتیکی خلیج فارس در ثبات بخشی به خاورمیانه متشنج؛
۲) تقویت نظم منطقه ای برونگرا در منطقه «خلیج فارس و خاورمیانه» با محوریت امریکا و بالمال تضعیف روند منطقه گرایی درون زاد
۳) تداوم الگوی موازنه از دور امریکا(offshore_balancing)در منطقه با بهره مندی از همپیمانان واشنگتن در امنیت سازی
۴- تداوم موازنه گرایی ژئوپلتیک و سیاست هجینگ (heiging) از طریق دعوت از قدرتهای برون منطقه ای به منظور بهره مندی از ظرفیت نسبی آنها در حوزههای امنیتی
و اقتصادی
۵- افزایش کنشگری اسرائیل در خلیج فارس از طریق تقویت پیمان ابراهیم
۶-تداوم روند کنارگذاری ایران (irrelevance شدن )از روندهای سیاسی و اقتصادی
منطقه
۷-تقویت ابزارهای جنگ ترکیبی در منطقه« جنگ های هیبریدی، سایبری، تجاری و …»
۸- افزایش سرمایه گذاریهای نظامیکشورهای عربی و احیاء مسابقه تسلیحاتی
٩-تقویت موقعیت نظامی و سیاسی اسرائیل و همزمان کنترل هژمون طلبی اسرائیل توسط
امریکا
١٠- افزایش قدرت بازدارندگی عربستان و شورای همکاری خلیج فارس در قبال ایران
١١- ارتقاء جایگاه عربستان در حوزه انتقال و امنیت انرژی
١٢- کنترل روند چرخش اقتصادی کشورهای عربی خلیج فارس به سوی آسیا( چین)
١٣- کمک به ادغام فزاینده کشورهای عربی در زنجیره ارزش جهانی
١٤- توسعه فن آوری و دیجیتالی شدن توان امنیتی و نظامیکشورهای عربی
١٥- تقویت راه حل سیاسی برای مدیریت بحران فلسطین و همراه کردن کشورهای عربی با طرح آتی ترامپ در قبال مسئله فلسطین
١٦- گسترش پیوندهای سیاسی و امنیتی ایران با روسیه
١٧- احیاء مجدد دوقطبی منطقه ای میان جبهه ایران ( به شمول مقاومت از یکطرف و
جبهه عربی- غربی - عبری
سید محمد حسینی کارشناس ارشد مرکز مطالعات سیاسی و بین المللی وزارت امور خارجه
(مسئولیت محتوای مطالب برعهده نویسندگان است و بیانگر دیدگاههای مرکز مطالعات سیاسی و بینالمللی نیست)