همکاری موشکی چین و عربستان سعودی: چراها و پیامدها

۸ دی ۱۴۰۰
مشاهده ۱۷۴۲۰

بر اساس گزارش شبکه سی ان ان مستند به گزارش آژانس های اطلاعاتی آمریکا و تصاویر ماهواره ای، عربستان سعودی در حال توسعه برنامه ساخت موشک های بالستیک سوخت جامد با کمک چین در منطقه الدوادمی است. آثار ریخته گری موتور موشک و مازاد سوخت جامد در تصاویر ماهواره ای پیداست. همکاری چین با عربستان در توسعه برنامه موشک های بالستیک که می‌تواند تاثیرات زیادی بر موازنه قدرت در خاورمیانه داشته باشد سوال برانگیز است. چین بر اساس ادعای خود، ضمن توسعه مناسبات با همه کشورهای خاورمیانه، به رقابت ها و منازعات ژئوپلتیک در منطقه ورود نکرده و از جانبداری از هر یک از بازیگران منطقه خودداری می‌کند. چین می‌گوید که سیاست «تعامل بی طرفانه» و «دوست همه، دشمن هیچ کس» را با رویکرد اقتصادی در خاورمیانه اتخاذ کرده و به همین دلیل با تمام بازیگران مهم منطقه از ایران گرفته تا عربستان سعودی و امارات و اسرائیل روابط همه جانبه دارد.

 اما کمک به یکی از کشورهای منطقه برای پیشبرد برنامه ساخت موشک های بالستیک اقدامی از جنس توسعه مشارکت اقتصادی نیست بلکه یک اقدام راهبردی با پیامدهای مشخص ژئوپلتیک است. این اقدام نه تنها به عربستان سعودی برای ایجاد موازنه در مقابل ایران که تاکنون دست برتر را در حوزه توان موشکی داشته، کمک کرده و بازدارندگی ایران در این حوزه را خدشه دار می سازد، این باور سنتی که ایران در منطقه خاورمیانه بعنوان تنها کشور خارج از شبکه اقمار آمریکا و بنابراین تنها شریک بالقوه راهبردی قابل اتکا برای چین است را دچار چالش جدی می نماید. اما این رفتار چین و همکاری موشکی چین و عربستان را در چارچوب چه دلایل و منطقی می‌توان تفسیر کرد؟

پیشینه

اولین همکاری چین و عربستان در حوزه موشکی به سال 1985 و پنج سال قبل از ایجاد رابطه دیپلماتیک میان دو کشور باز می‌گردد که عربستان اقدام به خرید موشک های بالستیک میانبرد CSS-2 موسوم به طوفان شرق همراه با لانچرهای آن از چین نمود. صحنه گردان این اقدام، ژنرال خالد بن سلطان بن عبدالعزیز بود که لقب پدر موشکی عربستان سعودی را به خود اختصاص داد. این معامله تا سال 1988 افشا نشد. در سال 2007 نیز ریاض موشک های دونگ فنگ 21 (DF-21) را از چین خریداری کرد. نکته قابل تامل این که هر دو گروه از این موشک ها قابلیت حمل کلاهک هسته ای را داشتند و این گمان را ایجاد می‌کردند که ریاض به تجهیز این موشک ها به کلاهک هسته ای نظر دارد. نهادهای اطلاعاتی امریکا در سال 2019 هم گزارشی از همکاری چین برای پایه گذاری برنامه موشکی سعودی داده بودند که دولت ترامپ به آن واکنشی نشان نداد. گزارش های منتشر شده در آن سال از وجود کارخانه تولید موشک در منطقه الوطح در جنوب غربی ریاض حکایت داشت.

همکاری چین و عربستان محدود به حوزه موشک نبوده و در حوزه هسته ای و پهپادهای نظامی نیز دو کشور مشارکت داشته اند. سعودی از مدت ها پیش استفاده از انرژی هسته ای را مد نظر قرار داده و جاه طلبی‌های چین برای ایفای نقش یک بازیگر بزرگ انرژی هسته ای در خاورمیانه همکاری آنها را تسهیل کرده است. چینی‌ها از سال 2017 به اکتشاف منابع اورانیوم و توریوم در عربستان سعودی و توسعه راکتورهای آب سبک کمک کردند. همچنین بحث ساخت دو راکتور هسته ای نیز میان دو کشور مطرح شده است. گزارش سازمان‌های اطلاعاتی آمریکا حاکی از آن بوده که یک سازه مشکوک در نزدیکی ریاض وجود دارد که می‌تواند یکی از مجموعه سایت های هسته ای اعلام نشده سعودی باشد. یکی دیگر از این تاسیسات، کارخانه تولید کیک زرد در منطقه دورافتاده العلا در شمال غرب عربستان است. این گزارش ها احتمال اقدامات مخفی از جانب سعودی و چین برای تولید اورانیوم غنی نشده که بعدا بتوان آن را برای سوخت تسلیحات هسته ای غنی سازی کرد مطرح کرده اند. این در حالی است که بن سلمان اظهار داشته که اگر ایران به سلاح هسته ای دست یابد، این کشور نیز فوراً در جهت کسب آن اقدام خواهد نمود.

عربستان سعودی در تهیه پهپادهای تهاجمی نیز متکی به چین بوده است. در سفر سال 2017 بن سلمان به ریاض، قراردادی برای ساخت کارخانه مونتاژ پهپادهای ch-4 به امضا رسید و سعودی تعداد از این نوع پهپاد و مدل های Wing-long 1 و Wing-long2 را از چین خریداری نمود.

مناسبات نظامی میان چین و عربستان، نوعی مشارکت راهبردی امنیتی میان دو کشور را نشان می دهد. در حالی که اتحاد سعودی و آمریکا بر مبنای ارزش های مشترک سیاسی نبوده و صرفاً منافع-محور است، در روابط چین و سعودی، شکاف ارزشی سیاسی اهمیتی ندارد و حتی الگوی اقتدارگرای چینی در زمامداری می‌تواند مورد توجه سعودی باشد. از سوی دیگر به باور مقامات دو طرف، دو برنامه سعودی ویژن 2030 و طرح کمربند-راه چین هم افزایی و همگرایی خوبی دارند.   

سخنگوی وزارت امور خارجه چین در واکنش به گزارش ها در مورد همکاری موشکی گفته که دو کشور شرکای راهبردی همه جانبه هستند و همکاری دوستانه ای در همه زمینه‌ها از جمله تجارت نظامی دارند. چین، سعودی را در زمره مهم ترین شرکای خود در خاورمیانه می‌بیند و از سال 2005 تاکنون حدود 45 میلیارد دلار در عربستان سعودی سرمایه گذاری کرده  است. عربستان سعودی به بزرگ ترین منبع تامین نفت خام چین نیز تبدیل شده است. این نشانه‌ها به ما می‌گوید که مشارکت دو کشور را به معنای واقعی می‌توان یک مشارکت راهبردی نام نهاد.

دلایل مشارکت راهبردی چین با عربستان:

  • با توجه به کاهش حضور آمریکا در خاورمیانه و خلیج فارس و اتخاذ سیاست موازنه از دور (offshore balancing) دولت بایدن، چین در عمل برای پر کردن خلاء آمریکا آن هم در همکاری با متحدان سنتی این کشور اعلام آمادگی می‌کند. در حالی که متحدان آمریکا در منطقه تاکنون بر این باور بوده اند که چین نمی‌تواند تامین کننده امنیت و جایگزین آمریکا در این حوزه باشد، چین تلاش دارد ثابت کند که از هیچ نوع همکاری با آنان در حوزه امنیتی فروگذار نخواهد کرد و می‌تواند شریکی قابل اتکا حتی در تامین امنیت باشد. ارزش همکاری موشکی چین برای عربستان آنجا روشن می‌شود که آمریکا هرگز حاضر نبوده در این زمینه به سعودی کمک نماید.
  • در رقابت جهانی چین با آمریکا و چشم انداز آینده منازعه میان آنها که احتمالا از حوزه آسیا-پاسیفیک فراتر خواهد رفت، جدا کردن متحدین آمریکا از این کشور یکی از راهبردهای اصلی چین است. جلوگیری از یارگیری آمریکا علیه چین از طریق توسعه مناسبات با متحدین آمریکا، راهبرد دیگر چین است که از طریق ایجاد منافع اقتصادی و مشارکت های راهبردی دنبال می‌شود.
  • در خاورمیانه، چین می‌تواند با تقویت نفوذ در کشورهای متحد آمریکا بویژه در منطقه خلیج فارس و مشارکت تمام عیار راهبردی با آنان، امکان قطع جریان منافع خود بویژه استمرار تامین انرژی در شرایط منازعه آتی با آمریکا را به حداقل رسانده و ابزارهای لازم برای بازدارندگی در مقابل اقدامات احتمالی آمریکا را فراهم نماید.
  • منافع اقتصادی ورود و حضور در بازار تسلیحات برای چین بسیار مهم است. در حال حاضر پهپادهای چینی سهم اصلی را در بازار تسلیحات خاورمیانه به خود اختصاص داده اند. عربستان سعودی به عنوان ثروتمندترین کشور حوزه خلیج فارس با بودجه دفاعی اول در منطقه، بازار بسیار جذابی برای چین به شمار می رود.
  • دیپلماسی خود عربستان هم در جلب حمایت چین مهم بوده است. عربستان که از سیاست دولت بایدن تحت عنوان موازنه از دور در منطقه خاورمیانه ناخشنود است تلاش دارد با نزدیکی به چین، هم تنوع گزینه‌های خود در مشارکت راهبردی را به نمایش درآورد و صرفاً متکی به عرضه امنیت از سوی آمریکا نباشد و هم نارضایتی آشکار خود را به دولت بایدن نشان دهد.

 جمعبندی

چین تاکنون مدعی آن بوده که قصد ورود در معادلات ژئوپلتیکی جهانی و منطقه ای فراتر از حوزه بلافصل امنیت ملی خود یعنی تایوان و دریای شرقی و جنوبی چین را ندارد. همچنین در مناقشات منطقه خاورمیانه و خلیج فارس، سوگیری به نفع هیچ بازیگری نداشته و با همه کشورهای منطقه روابط متوازن دارد. اما آنچه از همکاری چین با عربستان در تولید و بومی سازی موشک های بالستیک برداشت می‌شود، خلاف این مدعا را نشان می دهد. چین با مشارکت در توسعه برنامه موشک های بالستیک عربستان سعودی که حتی آمریکا نسبت به آن ملاحظه و مخالفت جدی دارد، در حال ورود و تاثیرگذاری بر معادلات ژئوپلتیکی منطقه و ایجاد زمینه اشاعه سلاح های نامتعارف به نفع یکی از کشورهای منطقه است. چین به شکل آگاهانه یا ناآگاهانه با کمک به عربستان سعودی در توسعه برنامه موشک های بالستیک، در حال تضعیف جایگاه برتر بازدارندگی موشکی ایران است، آن هم در شرایطی که عربستان سعودی با دسترسی به تسلیحات پیشرفته آمریکایی بویژه هواپیماهای جنگنده نسل جدید، از امتیاز بزرگی برخوردار است و مزیت ایران تاکنون برتری در موشک های بالستیک قلمداد می‌شد. تداوم مشارکت راهبردی چین و عربستان در حوزه نظامی، می‌تواند تاثیرات مهمی‌بر معادلات نظامی و امنیتی منطقه غرب آسیا و توازن قوای منطقه ای بر جای گذارد.

 خلیل شیرغلامی، کارشناس ارشد مرکز مطالعات سیاسی و بین المللی

  (مسئولیت محتوای مطالب برعهده نویسندگان است و بیانگر دیدگاه‌های مرکز مطالعات سیاسی و بین‌المللی نیست)

متن دیدگاه
نظرات کاربران
تاکنون نظری ثبت نشده است