ما در جهان مفاهیم وارونه زندگی میکنیم. جهانی که از حقوق بینالملل جز مشتی واژه بر جای نمانده است که کتابها را زیبا میکنند. واژگانی که ظاهر آنها با محتوایشان فاصلهای بس دراز دارد. در جهانی که معنای حقوق بشر از نظر مدعیان آن، کشتار 70 هزار غزهای بیگناه از زن و کودک و پیر و جوان، گرسنگی دادن، بی آبی دادن و محروم کردن دو و نیم میلیون انسان از حقوق اولیه انسانی است. در دنیایی زندگی میکنیم که دیوان کیفری بینالمللی و دادستان آن از سوی حامل حقوق بشر آمریکایی تحریم میشود و گزارشگر حقوق بشر فلسطین را بدنام و تحریم میکنند. جهان ما، جهانی است که جنایتکاران جنگی در آن یکدیگر را نامزد صلح نوبل میکنند. جهانی که دکترین ضاحیه را تئوریزه میکنند تا برای راه انداختن کار جنایتکاران کودککش disproportionate use of force روا داشته شود تا بشود غیر نظامیان را کشتار کرد و همچنان اصل proportionality در حقوق بینالملل حفظ گردد!
جهان ما جهانی است که در آن یک قدرت اتمی متعهد شده در NPT و یک رژیم مجهز به سلاحهای هستهای، به یک عضو مسئول NPT که تأسیسات هستهای آن تحت نظام پادمانهای آژانس است، حمله میکنند و پس از بمباران این تأسیسات، برای این که نظام عدم اشاعه پابرجا بماند، میگویند بگذارید بازرسان آژانس خرابههای آن را هم مهر و موم کنند!
جهان ما همان جهانی است که مدعی دروغین ارزشهای بشری، یک روز گاز شیمیایی برای صدام فراهم میکند، روز دیگر وزیر خارجه آن، کشتار زنان و کودکان در غزه را توجیه و تئوریزه میکند و امروز صدراعظم آن اعتراف میکند که کار کثیف میکنند و برای این کار کثیف عامل کثیف دارند.
جهان ما، نه جهان نظم دو قطبی و چند قطبی و پسا قطبی، بلکه جهان نظم وقاحتی است. ما در یک جنگل تمام عیار زندگی میکنیم که درندگان آن لباس میش بر تن دارند و دندانهایشان از خون برهها رنگین است.
دنیای استثناگرایی آمریکایی که امروز به دنیای استثناگرایی اسرائیلی هم تبدیل شده است. دنیای بیکیفرمانی قاتل و مجازات مقتول.
تا امروز بزرگترین چالش در نظم حقوقی بینالمللی، عدم اجرای درست و برابر قواعد بینالمللی بود. اکنون اما حتی وفادارترین هواداران حقوق بینالملل و حقوق بشر، اعتقاد خود را حتی به مبانی این قواعد و هنجارها از دست دادهاند.
حقوق بشر آمریکایی یعنی این که رژیم آمریکا امروز بزرگترین ناقض حقوق بشر هم در درون آمریکا و هم در سطح بینالمللی است. حقوق بشر آمریکایی را امروز جز دستان خون آلود نتانیاهو رنگین شده از خون کودکان فلسطین تعبیری نیست.
حقوق و قواعد کنونی از جمله نظام جهانی حقوق بشر و سازوکارهای اجرایی آن نه بهخاطر ذات خود، بلکه بهخاطر ذات پلید حاملان ادعایی آن، دیگر پاسخگوی جهان امروز نیستند.
ما به فوریت نیاز به یک چارچوب جدید برای محافظت از بنیانهای کرامت و حقوق انسانی داریم. امروز جنوب جهانی بایدبه دنبال تولید معانی و مفاهیم و سازوکارهای جدید برای حفظ کرامت انسان و حقوق بشر بر مبنایی صادقانه و به دور از رویکردهای ابزاری و ریاکارانه غرب باشد.
توحش و بیکیفرمانی اسرائیل و حمایت تمام عیار غرب از نسلکشی و جنایات جنگی، آبرویی برای حقوق بشر آمریکایی و اروپایی نگذاشته است. این چالش بزرگ و دردناک در خود فرصتی سترگ هم دارد و آن جدا کردن حقوق بنیادین بشر از داعیه داران دروغین و سپردن آن به آنانی است که پاک و آراسته و شایستهاند. امید که چنین شود.
خلیل شیرغلامی، معاون پژوهشی و مطالعاتی مرکز مطالعات سیاسی و بینالمللی
(مسئولیت محتوای مطالب برعهده نویسندگان است و بیانگر دیدگاههای مرکز مطالعات سیاسی و بینالمللی نیست)